تو این وبلاگ چی کار کنم؟

 

اگه واقعا حرفه ای هستید نوشته های قبل از مقدمه رو بخونین تا حوصله تون سر نره.ولی اگه نیستید نوشته های بعد مقدمه رو بخونین تا حرفه ای شین.ممنون.فرشاد.

دمو های بازی،(دیدنشون خیلی مهمه):

 

 

در این بازی دموها یی مانند:

 

1_ دختر ها

 

2_ اتفاقات بازی

 

3_ مربوط به مزرعه 

 

((شما نباید قلب دختران را با گیم شارک تغییر دهید چون بسیاری از دمو ها را نمیبینید دخترها به ترتیب قلب))

 

دیدن دموهای دخترها در قلبهای مختلف:

 

Papouri

بهار اول روز دوم قلب سیاه پاپوری

ساعت 11به بعد به مرغ فروشی رفته و (دعوا بر سر مرغ) پاپوری قهر کرده و میرود بروید با برادرش صحبت کنید و به آبشاربروید و با پاپوری صحبت کنید و نوشته دوم را انتخاب کنید*

در روز 30 بهار سال اول به طرف خانه ی آهنگر بروید میبینید که پاپوری منتظر کای است در ساعت ده

وقتی قلب او آبی بزرگ است او به شما یک تخم مرغ میدهد آنرا بهمرغداری برده وبه جوجه تبدیل کنید ونام او را پاپوری با حرف ها ی کوچک بگذارید (نباید با حروف بزرگ نوشت) وبعد از چند روز از شما تشکر میکند که نام او را پاپوریگذاشته اید

 

در تابستان سال دوم در روز دهم به طرف اسکله در ساعت10 رفته ومیبینید که کا ی با پاپوری صحبت می کند

 

 

Ann

 

ساعت 9به بعد به داخل مسافرخانه رفته (جذابیت)میبینید که پدر عن درباره ی او صحبت میکند نوشته ی دوم را انتخابکنید*

 

درساعت 9 به بعد به طرف مسافرخانه رفتهونوشته ی دوم را انتخاب کنید

 

درروز 6 بهار جمعه در ساعت سه به کلیسا بروید و میبینید که عن کلیف رابرای ناهار دعوت کرده ودر ساعت 5 همان روز به مسافرخانه بروید و میبینید که عن باکلیف ناهار میخورد (باید از پله ها بالا رفته تا دمو راببینید*

 

 

Karen

 

در ساعت 9 به طرف کلیسا بروید ومیبینید کهکارن با ریک به جنگل میروند*

 

ساعت11 به داخل مغازه رفته(پرداخت پول) میبینیدکه افرادی نسیه میبرند و دوک هم جز آنهاست و دوک از شما میپرسد باید بپردازم یانهشما نوشته ی دوم را انتخاب کنید و کارن از شما تشکر میکند*

 

ساعت 3 به طرفمرغ فروشی رفته وشاهد صحبت کارن با ریک باشید*

 

lovelife troubled به طرفآبشار بروید ونوشته ی

را انتخاب کنید*

کارن در سال دوم

به طرف مرغ فروشی در ساعت 12 شنبه 6 بهاربروید

 

در ساعت 4 به بعد روز14 به طرف سوپر مارکت رفته

 

وقتی که قلبکارن قرمز است و قلب پاپوری هم همینطور در ساعت 12 تا1 روز چهارم بهار به داخل مرغفروشی بروید

 

 

Elli

ساعت 9به داخل درمانگاه بروید (چسب زخم) را از او گرفته وبه طرف خانه ی مادربزرگ برویدومی بینید که برادر الی  گریه میکند چسب را به او بدهید تا الی بیاید ونوشته ی دومرا انتخاب کنید*

ساعت یک همان روز به درمانگاه بروید تا دموی بعدی راببینید*

فردای آن روز به درمانگاه بروید میبینید که الی سرماخورده*

در ساعت 10تا5به طرف کلینیک بروید و الی را میبینید ونوشته ی دوم را انتخاب کنید

در روز 3بهار بعد قضیه ی مرد چینی به داخل کلینیک بروید و میبینید که او سرما خوردهاست

 

Mary

در ساعت 1به بعد در مرکز شهر میبینید که ماریبا*

بهار اول روز سوم قلب سیاه ماری*

ساعت ده به داخل کتابخانه رفته (چه کتابی نوشته اید) و ماری از شما سوال میکند ونوشته دوم انتخاب کنید

در ساعت ده به کتابخانه رفته وبا ماری صحبت میکنید ونوشته یاول را انتخاب میکنید

درهمان روز در ساعت پنج به طرف کتابخانه بیایید شاهدصحبتها ی ماری با گریباشید*

 

بقیه :

 

الی

یک روز بعد از اینکه قلبش را آبی بزرگ کردیدفردای آن روز درساعت 12 ظهر به مزرعه میآید و به شما غذا میدهد 3 روز این کار رابرای شما انجام میدهد وشما باید حتما در ساعت 12 حدر مزرعه حضور داشتهباشید

 

در بهار سال دوم در ساعت 2 بعد ازظهر به طرف اسکلهبروید

............

ماری

وقتی که قلب او آبی بزرگ است او برای شماکتابی میاورد آن را کامل بخوانید و روز بعد به او تحویل دهید و like woodcutter نوشته دوم به معنای

 

در بهار سال دوم در ساعت 10 تا4 به داخل آهنگری رفتهوشاهد صحبت های ماری با گری باشید

 

در بهار سال دوم وقتی که قلبش آبی بزرگ وسبز است را از ساعت 3.40 تا 4 به داخل کتابخانه رفته و میبینید که گری از کتاب ماریانتقاد میکند

 

در بهار یا تابستان سال دوم در چهارشنبه در ساعت 11 تا4 بهکلیسا رفته وشاهد ازدواج او با گریباشید

.................................................. 

قلب آخر موقع ازدواج 

پاپوری 

او یک روز به مزرعه میاید و به شما باز هم تخم مرغ میدهد

 

عن

به طرفتپه ی مادر بروید

 

کارن

ندارد مگر اینکه در قلب آبی بزرک جواب دادهباشید

 

الی

در سال دوم اگر با او ازدواج نکردید در روز 29 تابستان در ساعت 11 به کلیسا بروید او با دکتر ازدواج میکند

 

ماری 

در قسمت قبلی توضیحداده شده

.................................................. 

توجه اگر با افراد خانواده یدخترها صمیمی و با آنها خوب باشید آنها شما را به عروسی دخترشان دعوتمیکنند

وهمینطورهم با پنج رقیب خود

 

شما باید صمیمیتتان به قدری باشد کهدر تمامی خانه هایشان بتوانیدبگردید

.................................................. 

اتفاقات بازی

وان:

درروز سوم بهار سال اول پلیس به طرف خانه ی شما آمده و به دنبال مردی با پیراهن زردمیگردد پلیس میرود و آن مرد باپیراهن زرد به پیش شما میاد و به زیر درخت سیب میرودبا او صحبت کنید و به طرف مرکز شهر بروید در آنجا پلیس را دوباره میبینید ودوبارهمرد پیراهن زرد که وان نام دارد میآید با او صحبت کنید وبه طرف 

خانه ی چوب بربروید و با پلیس صحبت کنید*

 

در تابستان سال اول روزی شهردار به خانه ی شماآمده وبه شما میگوید به الن مادر بزرگ یک کلوچه ی سیب بدهید به طرف مسافرخانه رفتهو با دوگ صحبت کنید و از او کلوچه ی سیب را بگیرید و به خانه ی الی مادربزرگ برویدو آن را تحویل دهید و نوشته ی دوم را انتخاب کنید و بعد از چند روز شهردار از شماتشکر میکند

 

اگر شما در تابستان در مسابقه ی شنا قهرمان نشدید و توت فرنگی رانخوردید وقتی که کای در تابستان در سه روز از شما ذزت میخواهد به او ارزان بدهیدووقتی در بهار سال بعد به خانه ی شهردار میروید او به شما توت فرنگی قدرتی رامیدهد

 

در تابستان روز بغد ازطوفان تابستانی به طرف اسکله بیایید میبینیدکه بطری راباد به ساحل کشانده کای می آید آن را حتما به او بدهید چون اگر ندهیدماهی بزرگ را بدست نمی آورید

 

در روز سوم بهار سال اول در ساعت یازده به طرفگاوداری رفته واسب را از بارلی تحویل گرفته وبرای او نامگذاری کنید*

 

درتابستان سال اول بارلی به خانه ی شما آمده ودرباره ی گم شدن مای صحبت میکند به طرفگاوداری رفته و با بارلی صحبت کنید به طرف خانه ی چوب بر بروید ودر ساعت 5 به طرفاسکله بروید ومای را میبینید ونوشته 

اول را انتخاب کنید تا به حرف های او گوشدهید

در تابستان سال اول در روز دوم در ساعت 5 به مسافرخانه بروید میبینید کههمه از دست او ناراحتند و دوگ از شما سوال میکند و نوشته ی دوم را انتخابکنید

درپاییزیا زمستان سال اول مقداری از چوبها و سنگهای کوچک را نشکنید چون دریکی از این روزها گری میاید و درباره ی گذشته صحبت میکند که در گذشته حشره ای دراینجا پیدا کردم

 

در زمستان سال اول در یک روز حتما برفی به میدان شهر برویدو کلیف را میبینید که بر روی زمین افتاده وعکسی به شما میدهد وآن را در پیش خود نگهویا به او بدهید

در زمستان سال اول در یک روز حتما برفی به خانه ی چوب بر برویدواو درباره ی کشته شدن خانواده اش در تپه ی مادر بر اثر طوفان صحبت میکند

به اوگردنبند بهید تا یاد دخترش بیفتد

دربهار سال دوم به مغازه بروید میبینید که جفدرباره ی تابلو صحبت میکند

 

در بهار سال دوم در روز 14 ساعت 10.50 بهمسافرخانه بروید میبینید که گربه ی عن غذاها را دزدی میکند

 

در سال دوم درروز 20 وقتی از خانه خارج میشوید میبینید که پلیس برای صحبت درباره ی دختر شرابفروش صحبت میکند به خانه ی شراب فروش بروید و با مانا صحبت کنید روز بعد پلیس ازشما تشکر میکند وبهترین دوست شما می شود.

در بهار سال سوم به در روز 5 ودر ساعت 2.30تا 3 به طرف خانه ی چوب بر بروید انها از یک میمون که در ان حوالی میگرددمیترسند.

 

در زمستان سال اول به خانه ی مادر بزرگ بوید او درباره ی گل شکوفهی جادویی صحبت میکند در همان روز ساعت شش به قله برید و روز بعد در خانه از خواببیدار میشوید و به طرف خانه ی الن بروید او از شما تشکرمیکند

روزهای تولد ساکنین دهکده:

 


بهار:

 

2nd: Louis'

4th: Bold's

11th: Saibara's

15th: Staid's

16th: Elli's

17th: Barley's

19th: Lilia's

20th: Elli's if yours is 16th

26th: Aqsa’s

29th: Greg's

30th: Sasha's

 

تابستان:

 

3rd: Popuri's

4th: Harris'

6th: Cliff's

10th: Popuri's if yours is 3rd

11th: Basil's

16th: Timid's

17th: Ann's

22nd: Kai's

22nd: Ann's if yours is 17th

25th: Thomas'

29th: Zack's

پاییز:

 

2nd: Gotz'

5th: Stu's

10th: Hoggy's

11th: Manna's

14th: Chef's

15th: Karen's

17th: Doctor's

20th: Carter's

23rd: Anna's

23rd: Karen's if yours is 15th

27th: Rick's

 

زمستان:

 

2nd: Kano's

6th: Gary's

13th: Ellen's

15th: Duke's

19th: Won's

20th: Mary's

22nd: Nappy's

25th: Hary's if yours is 20th

26th: May's

29th: Jeff

روش به دست آوردن توت فرنگی های قدرتی:

1.در بهار بیش از 100 گل و(محصولات دیگر هم بکارید). و در آخر فصل basillآمده و گزینه اول بزنید تا به شما توت فرنگی قدرتی بدهد.

2.در فصل زمستان(فقط زمستان) در اسکله ماهیگری کنید تا توت فرنگی بدست آورید.                                                                         

3.در بهار سه خیار به به طرف دریاچه برده و طرف دو درخت برادر به سوی دریاچه پرتاپ کرده تا الهه عشق ظاهر شده و به شما توت فرنگی قدرتی بدهد.(این توت فرنگی فقط جنبه افزایش نیرو دارد)

4.در بهار پنج محصول به داخل آبشار پرتاب کرده تا در هر دفعه الهه زندگی ظاهر شود ودر آخر به شما یک توت فرنگی بدهد.

5.با تبر به درخت سدر در تپه مادر یک بار ضربه بزنیداو با شما صبحت میکند و گزینه دوم بزنید تا توت فرنگی بدست آوردید

6. از tv(تلویزیون)(من کلاس زبان میرم البته گفتن نداره!) توت فرنگی را به قیمت 5000بخرید

7.از پشت معدن زمستانی

8. داخل معدن زمستانی

9.با شرکت در مسابقه اسب دوانی و کسب 1001 مدال

10.با شرکت در مسابقه شنا و نفر اول شدن

11.داخل معدن پشت آبشار

مقدمه:

این بازی بسیار جالب و تماشائی میباشد که مدت های زیادی شما را سرگرم خواهد کرد.
شروع بازی در فصل بهار است و شهر دار شهر با شما صحبت کرده و به شما سه سال فرصت میدهد تا بتوانید مانند پدر بزرگتان شهرت کسب کنید.

در آغاز g500 پول دارید.(ج واحد پول) که احتمالا مخفف gold هست.